معنی uyaran - جستجوی لغت در جدول جو
uyaran
محرّک
ادامه...
مُحَرِّک
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
utara
شمالی، شمال
ادامه...
شُمالی، شُمال
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
yakan
سوزان، سوزاندن
ادامه...
سوزان، سوزاندَن
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی
yalan
دروغ، دروغ بگو
ادامه...
دُروغ، دُروغ بِگو
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی
yanan
سوزان، سوزاندن
ادامه...
سوزان، سوزاندَن
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی
uyarı
تذکّر، هشدار
ادامه...
تَذَکُّر، هُشدار
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی
udara
هوایی، هوا
ادامه...
هَوایی، هَوا
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
saran
پیشنهاد
ادامه...
پیشنَهاد
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
uyuyan
خوابیده، خوٰابیدن
ادامه...
خوابیدِه، خوٰابیدَن
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی
nyaman
راحت بخش، راحت، مناسب، دنج، خانگی، دلپذیر
ادامه...
راحَت بَخش، راحَت، مُناسِب، دِنج، خانِگی، دِلپَذیر
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
uyarım
تحریک
ادامه...
تَحرِیک
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی
uyarmak
توصیه کردن، برای هشدار دادن، تحریک کردن، هشدار دادن
ادامه...
تَوصِیَه کَردَن، بَرایِ هُشدار دادَن، تَحرِیک کَردَن، هُشدار دادَن
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی
hayran
تحسین کننده، فن
ادامه...
تَحسین کُنَندِه، فَن
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی
ucapan
اظهار، گفتن
ادامه...
اِظهار، گُفتَن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
ukuran
اندازه
ادامه...
اَندازِه
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
putaran
چرخش، گرد
ادامه...
چَرخِش، گِرد
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
upara
کچل، طاسی
ادامه...
کَچَل، طاسی
دیکشنری سواحیلی به فارسی