جدول جو
جدول جو

معنی utama - جستجوی لغت در جدول جو

utama
رهبر، اصلی، اصلی کردن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

شمالی، شمال
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
عنوان، تکلیف
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی
دخترانگی، مادر شدن
دیکشنری سواحیلی به فارسی
ابهام، پیچیدگی
دیکشنری سواحیلی به فارسی
نازایی، ناباروری
دیکشنری سواحیلی به فارسی
شادی، شیرینی
دیکشنری سواحیلی به فارسی
فرهنگ
دیکشنری سواحیلی به فارسی
برتری، اولویّت
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
اولویّت بندی، اولویّت
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
قهرمان اصلی، شخصیّت اصلی
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
به طور عمده، به خصوص، ویژه، اصولاً، به ویژه، عمدتاً
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
مطلوب، مورد نظر باشد
دیکشنری سواحیلی به فارسی
فرهنگی، از نظر فرهنگی
دیکشنری سواحیلی به فارسی
آرزو داشتن، آرزو کردن، بددل بودن، طمع کردن، خواهان
دیکشنری سواحیلی به فارسی
فولکلوریست، کارشناس فرهنگی
دیکشنری سواحیلی به فارسی