معنی usaha - جستجوی لغت در جدول جو
usaha
تلاش، کسب و کار
ادامه...
تَلاش، کَسب و کار
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
usawa
تعادل، برابری، برابری طلبی، عدالت، بی طرفی، یکنواختی
ادامه...
تَعَادُل، بَرابَری، بَرابَری طَلَبی، عِدالَت، بی طَرَفی، یِکنَواختی
دیکشنری سواحیلی به فارسی
usasa
مدرنیته
ادامه...
مُدِرنیتِه
دیکشنری سواحیلی به فارسی
berusaha
تلاش کردن، سعی کنید، زور زدن
ادامه...
تَلاش کَردَن، سَعی کُنید، زور زَدَن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
dengan usaha
با تلاش
ادامه...
با تَلاش
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
kewirausahaan
کارآفرینی
ادامه...
کارآفَرینی
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
perusahaan
شرکت
ادامه...
شِرکَت
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
wirausahawan
کارآفرین
ادامه...
کارآفَرین
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
secara kewirausahaan
به طور کارآفرینانه، به صورت کارآفرینی
ادامه...
بِه طُورِ کارآفَرینانِه، بِه صورَتِ کارآفَرینی
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
tanpa usaha
بی زحمت، بدون تلاش، بدون زحمت
ادامه...
بی زَحمَت، بِدونِ تَلاش، بِدونِ زَحمَت
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
inayoweza kusahaulika
فراموش شدنی
ادامه...
فَراموش شُدَنی
دیکشنری سواحیلی به فارسی
kwa kusahau
به طور فراموشکارانه، با فراموش کردن
ادامه...
بِه طُورِ فَراموشکارانِه، با فَراموش کَردَن
دیکشنری سواحیلی به فارسی
kusahau
فراموشی، فراموش کردن
ادامه...
فَراموشی، فَراموش کَردَن
دیکشنری سواحیلی به فارسی
bila kusahaulika
به طور فراموش نشدنی، بدون فراموش کردن
ادامه...
بِه طُورِ فَراموش نَشُدَنی، بِدونِ فَراموش کَردَن
دیکشنری سواحیلی به فارسی