معنی unyevu - جستجوی لغت در جدول جو
unyevu
مرطوب، رطوبت، تخلخل
ادامه...
مَرطوب، رُطوبَت، تَخَلخُل
دیکشنری سواحیلی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
unyevua
رطوبت
ادامه...
رُطوبَت
دیکشنری سواحیلی به فارسی
unyevuzi
آب رسانی، رطوبت
ادامه...
آب رِسانی، رُطوبَت
دیکشنری سواحیلی به فارسی
unyofu
سادگی، راست بودن، راستی، راست کرداری
ادامه...
سادِگی، راست بودَن، راستی، راست کِرداری
دیکشنری سواحیلی به فارسی
unyeti
حسّاسیّت
ادامه...
حَسّاسِیَّت
دیکشنری سواحیلی به فارسی
unyevunyevu wa mafuta
چرب بودگی، رطوبت روغن
ادامه...
چَرب بودِگی، رُطوبَت رُوغَن
دیکشنری سواحیلی به فارسی
unyevunyevu
چسبندگی، رطوبت، آبکی بودن، خیس بودن
ادامه...
چَسبَندِگی، رُطوبَت، آبَکی بودَن، خیس بودَن
دیکشنری سواحیلی به فارسی
unyevunye
رطوبت، خیس شدن
ادامه...
رُطوبَت، خیس شُدَن
دیکشنری سواحیلی به فارسی
urejesho wa unyevu
آبرسانی مجدّد، بازیابی رطوبت
ادامه...
آبرِسانیِ مُجَدَّد، بازیابی رُطوبَت
دیکشنری سواحیلی به فارسی
kuleta unyevunyevu
مرطوب کردن، رطوبت بیاورد
ادامه...
مَرطوب کَردَن، رُطوبَت بیاوَرَد
دیکشنری سواحیلی به فارسی
kwa unyevunyevu
با رطوبت، برای رطوبت
ادامه...
با رُطوبَت، بَرایِ رُطوبَت
دیکشنری سواحیلی به فارسی
kwa unyevu
به طور مرطوب، برای رطوبت، به طور نمناک
ادامه...
بِه طُورِ مَرطوب، بَرایِ رُطوبَت، بِه طُورِ نَمناک
دیکشنری سواحیلی به فارسی