معنی uczciwy - جستجوی لغت در جدول جو
uczciwy
صادق، ساده لوح
ادامه...
صَادِق، سادِه لُوح
دیکشنری لهستانی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
uczciwie
بدون فریب، بدون قید و شرط، به طور صادقانه، واقعاً، صادقانه
ادامه...
بِدونِ فَریب، بِدونِ قِید و شَرط، بِه طُورِ صادِقانِه، واقِعاً، صادِقانِه
دیکشنری لهستانی به فارسی
chciwy
خوکی، تشنه به خون، طمعکار، حریص، شوخ طبعی
ادامه...
خوکی، تِشنِه بِه خون، طَمَعکار، حَریص، شوخ طَبعی
دیکشنری لهستانی به فارسی
nieuczciwy
دروغگو، دروغ گفتن
ادامه...
دُروغگو، دُروغ گُفتَن
دیکشنری لهستانی به فارسی