معنی tłumacz - جستجوی لغت در جدول جو
tłumacz
مترجم، مجاور
ادامه...
مُتَرجِم، مُجاوِر
دیکشنری لهستانی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
tłumaczyć
ترجمه کردن، ترجیح
ادامه...
تَرجُمِه کَردَن، تَرجِیح
دیکشنری لهستانی به فارسی
tłumaczenie
ترجمه، ترجمه کنید
ادامه...
تَرجَمَه، تَرجَمَه کُنید
دیکشنری لهستانی به فارسی
niewytłumaczalny
غیرقابل توضیح
ادامه...
غِیرِقابِلِ تَوضِیح
دیکشنری لهستانی به فارسی
niewytłumaczalnie
به طور غیرقابل توضیح، به طور پاک نشدنی، به طرز غیرقابل توضیح، غیر قابل مقایسه
ادامه...
بِه طُورِ غِیرِقابِلِ تَوضِیح، بِه طُورِ پاک نَشُدَنی، بِه طَرزِ غِیرِقابِلِ تَوضِیح، غِیرِ قابِلِ مُقایِسِه
دیکشنری لهستانی به فارسی
przetłumaczalność
قابلیّت ترجمه، قابل تصوّر
ادامه...
قابِلیَّتِ تَرجَمَه، قابِلِ تَصَوُّر
دیکشنری لهستانی به فارسی