معنی tępo - جستجوی لغت در جدول جو
tępo
کند ذهنانه، کند کردن
ادامه...
کُند ذِهنانِه، کُند کَردَن
دیکشنری لهستانی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
tipo
نوع، پسر
ادامه...
نَوع، پِسَر
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
tipo
نوع
ادامه...
نَوع
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
tępy
کند، به آرامی
ادامه...
کُند، بِه آرامی
دیکشنری لهستانی به فارسی
tipo
نوع
ادامه...
نَوع
دیکشنری پرتغالی به فارسی
tępotliwość
برندگی، برنزه شده
ادامه...
بُرَندِگی، بُرُنزِه شُدِه
دیکشنری لهستانی به فارسی
tępotę
کودنی، کوله پشتی بپوش
ادامه...
کُودَنی، کولِه پُشتی بِپوش
دیکشنری لهستانی به فارسی
niezastępowalnie
به طور غیرقابل جایگزینی، هنوز
ادامه...
بِه طُورِ غِیرِقابِلِ جایگُزینی، هَنوز
دیکشنری لهستانی به فارسی
ustępować
تحویل دادن، تخصّص، فروکش کردن، فسیل سازی، گذشتن، گذشته، تسلیم کردن، مطیع کردن
ادامه...
تَحویل دادَن، تَخَصُّص، فُروکِش کَردَن، فُسیل سازی، گُذَشتَن، گُذَشتِه، تَسلِیم کَردَن، مُطیع کَردَن
دیکشنری لهستانی به فارسی
postępowanie sądowe
دعوای حقوقی، بحث کردن
ادامه...
دَعوایِ حُقوقی، بَحث کَردَن
دیکشنری لهستانی به فارسی
zastępować
جایگزین کردن، جابجا کند، جایگزین کنید
ادامه...
جایگُزین کَردَن، جابِجا کُند، جایگُزین کُنید
دیکشنری لهستانی به فارسی
występowanie
شیوع، شبه علم
ادامه...
شُیوع، شِبهِ عِلم
دیکشنری لهستانی به فارسی
występować
برجسته بودن، برس
ادامه...
بَرجَستِه بودَن، بُرِس
دیکشنری لهستانی به فارسی