جدول جو
جدول جو

معنی twarzy - جستجوی لغت در جدول جو

twarzy
صورتکی، فاکتور
دیکشنری لهستانی به فارسی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

سخت، جامع، سختگیر
دیکشنری لهستانی به فارسی
چهره، اخم کردن
دیکشنری لهستانی به فارسی
ایجاد کردن، زایمان کند
دیکشنری لهستانی به فارسی
خیالی، غریب
دیکشنری لهستانی به فارسی
به سختی، تابستان
دیکشنری لهستانی به فارسی
باز، باز کردن، باز شده، جوان کننده، دل باز، لذّت
دیکشنری لهستانی به فارسی
سه، سه گانه
دیکشنری لهستانی به فارسی
بی چهرگی، بدون کفش
دیکشنری لهستانی به فارسی