معنی turen - جستجوی لغت در جدول جو
turen
خیره نگاه کردن، چشمک زدن
ادامه...
خیرِه نِگَاه کَردَن، چِشمَک زَدَن
دیکشنری هلندی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
sturen
هدایت کردن، برای هدایت کردن
ادامه...
هِدایَت کَردَن، بَرایِ هِدایَت کَردَن
دیکشنری هلندی به فارسی
turun
پیاده شدن، پایین
ادامه...
پیاده شُدَن، پایین
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
huren
اجاره کردن، اجاره، اجاره دادن
ادامه...
اِجارِه کَردَن، اِجارِه، اِجارِه دادَن
دیکشنری هلندی به فارسی
duren
آخرین بودن، ماندگار شود
ادامه...
آخِرین بودَن، ماندِگار شَوَد
دیکشنری هلندی به فارسی
tren
مد دروغ، روند
ادامه...
مُد دُروغ، رَوَند
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
versturen
ارسال کردن، برای هدایت کردن
ادامه...
اِرسال کَردَن، بَرایِ هِدایَت کَردَن
دیکشنری هلندی به فارسی
avonturen
ماجرا، ماجراهای
ادامه...
ماجَرا، ماجَراهای
دیکشنری هلندی به فارسی
frituren
سرخ کردن
ادامه...
سُرخ کَردَن
دیکشنری هلندی به فارسی
terugsturen
ارجاع کردن، بازگشت
ادامه...
اِرجاع کَردَن، بازگَشت
دیکشنری هلندی به فارسی