معنی turbulent - جستجوی لغت در جدول جو
turbulent
آشفته، متلاطم
ادامه...
آشُفتِه، مُتَلَاطِم
دیکشنری فرانسوی به فارسی
turbulent
آشفته، متلاطم
ادامه...
آشُفتِه، مُتَلَاطِم
دیکشنری آلمانی به فارسی
turbulent
آشفته، متلاطم، آشفته وار
ادامه...
آشُفتِه، مُتَلَاطِم، آشُفتِه وار
دیکشنری هلندی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
turbulento
آشفته، متلاطم
ادامه...
آشُفتِه، مُتَلَاطِم
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
turbulento
آشفته، متلاطم
ادامه...
آشُفتِه، مُتَلَاطِم
دیکشنری پرتغالی به فارسی
turbulentie
آشفتگی، تلاطم
ادامه...
آشُفتِگی، تَلاطُم
دیکشنری هلندی به فارسی
Turbulent
آشفته، متلاطم
ادامه...
آشُفتِه، مُتَلَاطِم
دیکشنری انگلیسی به فارسی
turbulence
آشفتگی، تلاطم
ادامه...
آشُفتِگی، تَلاطُم
دیکشنری فرانسوی به فارسی
turbolento
آشفته، متلاطم
ادامه...
آشُفتِه، مُتَلَاطِم
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
turbulensi
آشفتگی، تلاطم
ادامه...
آشُفتِگی، تَلاطُم
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
Turbulenz
آشفتگی، تلاطم
ادامه...
آشُفتِگی، تَلاطُم
دیکشنری آلمانی به فارسی
turbulentemente
آشفته وار، متلاطم
ادامه...
آشُفتِه وار، مُتَلَاطِم
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
turbulentemente
آشفته وار، متلاطم
ادامه...
آشُفتِه وار، مُتَلَاطِم
دیکشنری پرتغالی به فارسی
de manière turbulente
آشفته وار، به شکلی متلاطم، به طور پرشور
ادامه...
آشُفتِه وار، بِه شِکلی مُتَلَاطِم، بِه طُورِ پُرشور
دیکشنری فرانسوی به فارسی