معنی tunggal - جستجوی لغت در جدول جو
tunggal
تنها، مجرّد، بی همتا
ادامه...
تَنها، مُجَرّد، بِی هَمتا
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
tinggal
ساکن شدن، ماندن، خانه داشتن، سکونت داشتن، نوری
ادامه...
ساکِن شُدَن، ماندَن، خانِه داشتَن، سُکونَت داشتَن، نوری
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
unggul
برتری یافتن، برتر
ادامه...
بَرتَری یافتَن، بَرتَر
دیکشنری اندونزیایی به فارسی