معنی tribaal - جستجوی لغت در جدول جو
tribaal
به طور قبیله ای، قبیله ای
ادامه...
بِه طُورِ قَبیلِه ای، قَبیلِه ای
دیکشنری هلندی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
tribal
قبیله ای
ادامه...
قَبیلِه ای
دیکشنری فرانسوی به فارسی
tribal
قبیله ای
ادامه...
قَبیلِه ای
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
tribal
قبیله ای
ادامه...
قَبیلِه ای
دیکشنری پرتغالی به فارسی
tribal
به طور قبیله ای، قبیله ای
ادامه...
بِه طُورِ قَبیلِه ای، قَبیلِه ای
دیکشنری آلمانی به فارسی
trivial
جزئی، ناچیز
ادامه...
جُزئی، ناچیز
دیکشنری فرانسوی به فارسی
trivial
جزئی، ناچیز
ادامه...
جُزئی، ناچیز
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
tribale
به طور قبیله ای، قبیله ای
ادامه...
بِه طُورِ قَبیلِه ای، قَبیلِه ای
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
trivial
جزئی، ناچیز
ادامه...
جُزئی، ناچیز
دیکشنری پرتغالی به فارسی
trivial
به طور بی اهمیّت، ناچیز، جزئی
ادامه...
بِه طُورِ بی اَهَمیَّت، ناچیز، جُزئی
دیکشنری آلمانی به فارسی
triviaal
جزئی، ناچیز، به طور بی اهمیّت
ادامه...
جُزئی، ناچیز، بِه طُورِ بی اَهَمیَّت
دیکشنری هلندی به فارسی
Tribal
قبیله ای
ادامه...
قَبیلِه ای
دیکشنری انگلیسی به فارسی