معنی trendy - جستجوی لغت در جدول جو
trendy
به طور مد روز، مد روز
ادامه...
بِه طُورِ مُدِ روز، مُدِ روز
دیکشنری هلندی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
Trendy
مد روز
ادامه...
مُدِ روز
دیکشنری انگلیسی به فارسی
trendi
مد روز، روند
ادامه...
مُدِ روز، رَوَند
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی
trudny
با تلاش، با پشتکار، سخت، دشوار است
ادامه...
با تَلاش، با پُشتکار، سَخت، دُشوار اَست
دیکشنری لهستانی به فارسی
trener
مربّی، قطار
ادامه...
مُرَبّی، قَطار
دیکشنری لهستانی به فارسی
Frenzy
دیوانگی
ادامه...
دیوانِگی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
trendig
به طور مد روز، مد روز
ادامه...
بِه طُورِ مُدِ روز، مُدِ روز
دیکشنری آلمانی به فارسی
tiende
دهم
ادامه...
دَهُم
دیکشنری هلندی به فارسی
greedy
طمعکار، حریص
ادامه...
طَمَعکار، حَریص
دیکشنری سواحیلی به فارسی
Greedy
طمعکار، حریص
ادامه...
طَمَعکار، حَریص
دیکشنری انگلیسی به فارسی
tendu
با کشیدگی، متشنّج، تنش زده، کشیده، هیجان زده
ادامه...
با کِشیدِگی، مُتِشَنِّج، تَنِش زَدِه، کِشیدِه، هَیَجان زَدِه
دیکشنری فرانسوی به فارسی
tren
مد دروغ، روند
ادامه...
مُد دُروغ، رَوَند
دیکشنری اندونزیایی به فارسی