معنی tremare - جستجوی لغت در جدول جو
tremare
لرزیدن
ادامه...
لَرزیدَن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
tremante
لرزنده، لرزیدن، لرزان
ادامه...
لَرزَنده، لَرزیدَن، لَرزان
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
remar
پارویی زدن، ردیف
ادامه...
پارویی زَدَن، رَدیف
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
tremer
لرزیدن
ادامه...
لَرزیدَن
دیکشنری پرتغالی به فارسی
tremor
اضطراب، لرزش
ادامه...
اِضطِراب، لَرزِش
دیکشنری پرتغالی به فارسی
cremar
سوزاندن جسد، سوزاندن
ادامه...
سوزاندَن جَسَد، سوزاندَن
دیکشنری پرتغالی به فارسی
temere
ترسیدن، ترس
ادامه...
تَرسیدَن، تَرس
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
creare
ایجاد کردن، ایجاد کنید
ادامه...
ایجاد کَردَن، ایجاد کُنید
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
armare
تجهیز کردن، بازو
ادامه...
تَجهیز کَردَن، بازو
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
cremar
سوزاندن جسد، سوزاندن
ادامه...
سوزاندَن جَسَد، سوزاندَن
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
trepar
بالا رفتن، صعود
ادامه...
بالا رَفتَن، صُعود
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
drenare
آب کشیدن، تخلیه
ادامه...
آب کِشیدَن، تَخلِیَه
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
bramare
طمع کردن، اشتیاق
ادامه...
طَمَع کَردَن، اِشتیاق
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
tritare
ریز ریز کردن، خرد کردن
ادامه...
ریز ریز کَردَن، خُرد کَردَن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
cremare
سوزاندن جسد، سوزاندن
ادامه...
سوزاندَن جَسَد، سوزاندَن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
trovare
یافتن، پیدا کردن
ادامه...
یافتَن، پِیدا کَردَن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
fermare
جلوگیری کردن، توقّف، متوقّف کردن
ادامه...
جِلوگیری کَردَن، تَوَقُّف، مُتِوَقِّف کَردَن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
frenare
ترمز کردن، ترمز، محدود کردن
ادامه...
تُرمُز کَردَن، تُرمُز، مَحدود کَردَن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
crepare
ترک خوردن، بمیر
ادامه...
تَرَک خُوردَن، بِمیر
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
pregare
دعا کردن، دعا کن
ادامه...
دُعا کَردَن، دُعا کُن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
premere
فشار دادن، را فشار دهید
ادامه...
فِشار دادَن، را فِشار دَهید
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
premiare
اعطا کردن، پاداش، پاداش دادن، جایزه دادن
ادامه...
اِعطا کَردَن، پاداش، پاداش دادَن، جایِزِه دادَن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
Cremate
سوزاندن جسد، سوزاندن
ادامه...
سوزاندَن جَسَد، سوزاندَن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Prepare
آماده کردن
ادامه...
آمادِه کَردَن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
tremper
خیساندن، خیس کردن، غوطه ور شدن
ادامه...
خیساندَن، خیس کَردَن، غوطه وَر شُدَن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
remare
پارویی زدن، ردیف
ادامه...
پارویی زَدَن، رَدیف
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
tremore
لرزش
ادامه...
لَرزِش
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
remar
پارویی زدن، ردیف
ادامه...
پارویی زَدَن، رَدیف
دیکشنری پرتغالی به فارسی