جدول جو
جدول جو

معنی trappen - جستجوی لغت در جدول جو

trappen
پایین زدن، لگد زدن، رکاب زدن
دیکشنری هلندی به فارسی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تنیس زدن، ضربه بزنید، زدن، سکّه ضرب کردن، سیلی زدن، شکنجه کردن، ضربه زدن، کوبیدن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
محبوس، به دام افتاده
دیکشنری انگلیسی به فارسی
چکیدن، قطره می کند
دیکشنری آلمانی به فارسی
چپاندن، توده
دیکشنری هلندی به فارسی
آموزش دادن، آموزش
دیکشنری هلندی به فارسی
دست زدن، کف زدن
دیکشنری هلندی به فارسی
پوشیدن، حمل کنید، حمل کردن
دیکشنری آلمانی به فارسی
دور رفتن، یورتمه سواری
دیکشنری آلمانی به فارسی
رخ دادن، اتّفاق بیفتد
دیکشنری انگلیسی به فارسی
رنده کردن
دیکشنری هلندی به فارسی
پا له کردن، زیر پا گذاشتن
دیکشنری هلندی به فارسی