معنی transponować - جستجوی لغت در جدول جو
transponować
جایگزین کردن، جایگزینی
ادامه...
جایگُزین کَردَن، جایگُزینی
دیکشنری لهستانی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
transportować
کشیدن، بکشید، بالا بردن، بالابر، حمل و نقل کردن، حمله کنند
ادامه...
کِشیدَن، بِکِشید، بالا بُردَن، بالابَر، حَمل و نَقل کَردَن، حَملِه کُنَند
دیکشنری لهستانی به فارسی