معنی transponeren - جستجوی لغت در جدول جو
transponeren
جایگزین کردن، جابجا کردن
ادامه...
جایگُزین کَردَن، جابِجا کَردَن
دیکشنری هلندی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
transponieren
جایگزین کردن، جابجا کردن
ادامه...
جایگُزین کَردَن، جابِجا کَردَن
دیکشنری آلمانی به فارسی
transporteren
حمل و نقل کردن، حمل و نقل
ادامه...
حَمل و نَقل کَردَن، حَمل و نَقل
دیکشنری هلندی به فارسی
transponer
جایگزین کردن، جابجا کردن
ادامه...
جایگُزین کَردَن، جابِجا کَردَن
دیکشنری اسپانیایی به فارسی