معنی transisi - جستجوی لغت در جدول جو
transisi
گذار، انتقال
ادامه...
گُذار، اِنتِقال
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
transmisi
انتقال
ادامه...
اِنتِقال
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
transaksi
معامله
ادامه...
مُعامِلِه
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
transitiv
به طور متعدّی، متعدّی
ادامه...
بِه طُورِ مُتِعَدّی، مُتِعَدّی
دیکشنری آلمانی به فارسی
tradisi
سنّت
ادامه...
سُنَّت
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
taasisi
نهاد، مؤسسه، نهادی، نهادی سازی، نهادینه کردن
ادامه...
نَهَاد، مُؤَسِسِه، نَهَادی، نَهَادی سازی، نَهادینِه کَردَن
دیکشنری سواحیلی به فارسی
transisional
انتقالی
ادامه...
اِنتِقالی
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
secara transisi
انتقالی
ادامه...
اِنتِقالی
دیکشنری اندونزیایی به فارسی