جدول جو
جدول جو

معنی toveren - جستجوی لغت در جدول جو

toveren
جادو کردن، التماس کردن
دیکشنری هلندی به فارسی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

سحر کردن، مسحور کردن، جذب کردن، جذبه کردن، مجار کردن
دیکشنری هلندی به فارسی
منسجم
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
بردبار، متحمّل
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
ژست گرفتن
دیکشنری هلندی به فارسی
یادداشت کردن، توجّه داشته باشید
دیکشنری هلندی به فارسی
هوهو کردن، بوق زدن
دیکشنری هلندی به فارسی
اهدا کردن، اهدا کنند
دیکشنری هلندی به فارسی
کدگذاری کردن، کد نویسی
دیکشنری هلندی به فارسی
تهیّه کردن، تحویل دهید
دیکشنری هلندی به فارسی
بدهکار بودن، وظیفه
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
کشاورزی کردن، فکور، آروغ زدن، فقرا، آروغ
دیکشنری هلندی به فارسی
حکومت کردن، حکومت کن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
چرخاندن، هم زدن
دیکشنری هلندی به فارسی
افسونگر، مسحور کننده، افسونگرانه، جذّاب، به طور جذّاب، دلربا، به طور خیره کننده، مجذوب، به طور جادویی
دیکشنری هلندی به فارسی