معنی tonalny - جستجوی لغت در جدول جو
tonalny
آوایی، به صورت آوازی
ادامه...
آوایی، بِه صورَتِ آوازی
دیکشنری لهستانی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
owalny
بیضوی، بیضی شکل، بیضی، بت پرستی
ادامه...
بَیضَوی، بَیضی شِکل، بَیضی، بُت پَرَستی
دیکشنری لهستانی به فارسی
tonal
آوایی، تونال
ادامه...
آوایی، تُونال
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
tonal
آوایی، تونال
ادامه...
آوایی، تُونال
دیکشنری پرتغالی به فارسی
tonal
آوایی، تونال
ادامه...
آوایی، تُونال
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
tonal
آوایی
ادامه...
آوایی
دیکشنری فرانسوی به فارسی
tonale
از نظر تنی، تونال
ادامه...
اَز نَظَرِ تُنی، تُونال
دیکشنری هلندی به فارسی
oralny
دهانی، ماشین بیمار
ادامه...
دَهانی، ماشین بیمار
دیکشنری لهستانی به فارسی
tonale
آوایی، تونال
ادامه...
آوایی، تُونال
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
Tonally
از نظر تنی، تونالیته
ادامه...
اَز نَظَرِ تُنی، تُونالیتِه
دیکشنری انگلیسی به فارسی
banalny
تکراری، جهش
ادامه...
تِکرَاری، جَهش
دیکشنری لهستانی به فارسی
moralny
اخلاقی، اصول اخلاقی
ادامه...
اَخلاقی، اُصول اَخلاقی
دیکشنری لهستانی به فارسی
lojalny
وفادار
ادامه...
وَفادار
دیکشنری لهستانی به فارسی
lokalny
محلّی، پیدا کردن
ادامه...
مَحَلّی، پِیدا کَردَن
دیکشنری لهستانی به فارسی
tonalnie
از نظر تنی، از نظر توپوگرافی
ادامه...
اَز نَظَرِ تُنی، اَز نَظَرِ تُوپُوگرَافی
دیکشنری لهستانی به فارسی
wokalny
آوازی، به صورت آکوستیک
ادامه...
آوازی، بِه صورَتِ آکُوستیک
دیکشنری لهستانی به فارسی
tonal
آوایی، تونال
ادامه...
آوایی، تُونال
دیکشنری آلمانی به فارسی