معنی toepasbaar - جستجوی لغت در جدول جو
toepasbaar
قابل اعمال، قابل اجرا
ادامه...
قابِلِ اِعمال، قابِلِ اِجرا
دیکشنری هلندی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
toepasbaarheid
کاربرد، قابل اجرا بودن
ادامه...
کاربُرد، قابِلِ اِجرا بودَن
دیکشنری هلندی به فارسی
ontoepasbaarheid
نامناسب بودن، غیر قابل اجرا بودن
ادامه...
نامُناسِب بودَن، غِیرِ قابِلِ اِجرا بودَن
دیکشنری هلندی به فارسی
niet toepasbaar
به طور غیرقابل اعمال، قابل اجرا نیست
ادامه...
بِه طُورِ غِیرِقابِلِ اِعمال، قابِلِ اِجرا نیست
دیکشنری هلندی به فارسی