معنی toccante - جستجوی لغت در جدول جو
toccante
دلخراش، لمس کردن
ادامه...
دِلخَراش، لَمس کَردَن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
piccante
پرشور، تند، چاشنی
ادامه...
پُرشور، تُند، چاشنی
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
croccante
پرکشش و خشک، ترد، ترد و شکننده، خشک و ترد، خشک و تیز، قابل خرد شدن، کریسپی
ادامه...
پُرکِشِش و خُشک، تُرُد، تُرُد و شِکَنَندِه، خُشک و تُرُد، خُشک و تیز، قابِلِ خُرد شُدَن، کِریسپی
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
toccato
لمس شده، لمس کرد
ادامه...
لَمس شُدِه، لَمس کَرد
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
toccare
لمس کردن، لمس کنید
ادامه...
لَمس کَردَن، لَمس کُنید
دیکشنری ایتالیایی به فارسی