معنی tiruan - جستجوی لغت در جدول جو
tiruan
تقلید
ادامه...
تَقلِید
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
tipuan
فریب کاری ها، حقّه
ادامه...
فَریب کاری ها، حُقِّه
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
seruan
فریاد، تعجّب، اعتراض
ادامه...
فَریاد، تَعَجُّب، اِعتِراض
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
tirani
استبدادی، ظالم، ستمگری
ادامه...
اِستِبدادی، ظالِم، سِتَمگَری
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
tarian
رقص، رقصیدن
ادامه...
رَقص، رَقصیدَن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
turunan
منشأ، مشتقّ
ادامه...
مَنشأ، مُشتَقّ
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
tujuan
مقصد، هدف
ادامه...
مَقصَد، هَدَف
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
tirar
پرتاب کردن، پرتاب، کشیدن
ادامه...
پَرتاب کَردَن، پَرتاب، کِشیدَن
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
turun
پیاده شدن، پایین
ادامه...
پیاده شُدَن، پایین
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
torun
نسل، ملودرام
ادامه...
نَسل، مِلودِرام
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی