معنی tingere - جستجوی لغت در جدول جو
tingere
رنگ دادن، رنگ، رنگ کردن
ادامه...
رَنگ دادَن، رَنگ، رَنگ کَردَن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
intingere
غوطه ور شدن، شیب
ادامه...
غوطه وَر شُدَن، شیب
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
fingere
ادّعا کردن، جعلی، تظاهر کردن
ادامه...
اِدِّعا کَردَن، جَعلی، تَظَاهُر کَردَن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
Sincere
صادق، مخلص
ادامه...
صَادِق، مُخلِص
دیکشنری انگلیسی به فارسی
piangere
گریه کردن، گریه کن
ادامه...
گِریِه کَردَن، گِریِه کُن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
spingere
به جلو بردن، فشار دهید، تحریک کردن، زدن، وادار کردن، هل دادن
ادامه...
بِه جِلو بُردَن، فِشار دَهید، تَحریک کَردَن، زَدَن، وادار کَردَن، هُل دادَن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
vincere
بردن، برنده شوید
ادامه...
بُردَن، بَرَندِه شَوید
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
pungere
پرچم زدن، نیش زدن، سوزاندن
ادامه...
پَرچَم زَدَن، نِیش زَدَن، سوزاندَن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
stringere
سفت کردن، فشردن، فشرده کردن، محکم گرفتن
ادامه...
سِفت کَردَن، فِشُردَن، فِشُردِه کَردَن، مُحکَم گِرِفتَن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
mungere
شیر دوشیدن، شیر
ادامه...
شیر دوشیدَن، شیر
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
Singer
خواننده
ادامه...
خوانَندِه
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ungere
چرب کردن، گریس، روغن زدن
ادامه...
چَرب کَردَن، گریس، رُوغَن زَدَن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
tenere
نگه داشتن، نگه دارید
ادامه...
نِگَه داشتَن، نِگَه دارید
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
tingir
رنگ کردن، رنگ، رنگ دادن
ادامه...
رَنگ کَردَن، رَنگ، رَنگ دادَن
دیکشنری پرتغالی به فارسی
Finger
انگشت اشاره کردن، انگشت
ادامه...
اَنگُشتِ اِشارِه کَردَن، اَنگُشت
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Linger
درنگ کردن
ادامه...
دِرَنگ کَردَن
دیکشنری انگلیسی به فارسی