- timen
زمان سنجیدن، زمان بندی، زمان بندی کردن
معنی timen - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
الهام، ابراز وجود
تقسیم بندی، بخش بندی
با احساسات، احساساتی
احساساتی گری، احساساتی بودن، اشکال بودن
احساساتی بودن
احساسی، احساساتی
تقسیم بندی، بخش بندی
پشیمانی، توبه
احساسی، احساساتی
سرمایه گذاری بیش از حد
حسّ، احساس
احساسات
با احساسات، احساساتی
احساساتی بودن
احساساتی گری، احساساتی بودن، اشکال بودن
احساساتی گری، احساسات گرایی
با احساسات، احساساتی
مهربانانه، با مهربانی
دسته بندی، مجموعه ای
موافقت، رضایت
احساسات
اشکال بودن، احساساتی بودن
احساساتی گری، احساسات گرایی
احمقانه، احساساتی، احساسی
احساساتی بودن
حسّ، احساس
تنبیه، مجازات
تقسیم بندی، بخش بندی
احساسات
با احساسات، احساساتی
احساسی، احساساتی