معنی tidak - جستجوی لغت در جدول جو
tidak
هیچ، خیر
ادامه...
هیچ، خِیر
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
tidak terkekang
بی پروا، بدون محدودیت
ادامه...
بی پَروا، بِدونِ مَحدودِیَت
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
tidak terluka
بی صدمه، زخمی نشده است
ادامه...
بی صَدَمِه، زَخمی نَشُدِه اَست
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
tidak terlindungi
بی دفاع، محافظت نشده است
ادامه...
بی دِفاع، مُحافِظَت نَشُدِه اَست
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
tidak terlatih
غیر آموزش دیده، آموزش ندیده
ادامه...
غِیرِ آموزِش دیدِه، آموزِش نَدیدِه
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
tidak terkoordinasi
بی نظم، ناهماهنگ
ادامه...
بی نَظم، ناهَماهَنگ
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
tidak terklasifikasi
غیر طبقه بندی شده، طبقه بندی نشده
ادامه...
غِیرِ طَبَقِه بَندی شُدِه، طَبَقِه بَندی نَشُدِه
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
tidak terkendali
غیرقابل مهار، غیر قابل کنترل
ادامه...
غِیرِقابِلِ مَهار، غِیرِ قابِلِ کُنتُرُل
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
tidak terjangkau
گران، دست نیافتنی، غیرقابل دسترس
ادامه...
گِران، دَست نَیافتَنی، غیرقابل دسترس
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
tidak termotivasi
بی انگیزه
ادامه...
بی اَنگیزِه
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
tidak terjadwal
بدون برنامه ریزی
ادامه...
بِدونِ بَرنامِه ریزی
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
tidak terjadinya
عدم وقوع، اتّفاق نیفتاد
ادامه...
عَدَمِ وُقوع، اِتِّفاق نَیُفتاد
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
tidak terinspirasi
بی الهام، الهام گرفته نشده است
ادامه...
بی اِلهام، اِلهام گِرِفتِه نَشُدِه اَست
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
tidak terikat
بی تعهّد، مقیّد نیست، بدون وابسته، بی قید
ادامه...
بی تَعَهُّد، مُقَیَّد نیست، بِدونِ وابَستِه، بی قِید
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
tidak terhormat
بی مروّت، بی شرف، بی مقام، بی اعتبار
ادامه...
بی مُرُوَّت، بی شَرَف، بی مَقام، بی اِعتِبار
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
tidak terhentikan
غیرقابل توقّف
ادامه...
غِیرِقابِلِ تَوَقُّف
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
tidak termaafkan
نابخشودنی
ادامه...
نابَخشودَنی
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
tidak ternoda
بی آلایش، رنگ آمیزی نشده است
ادامه...
بی آلایِش، رَنگ آمیزی نَشُدِه اَست
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
tidak yakin
بی اطمینان، مطمئن نیستم، نامطمئن
ادامه...
بی اِطمینان، مُطمَئِن نیستَم، نامُطمَئِن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
tidak tertarik
بی علاقه، علاقه مند نیست
ادامه...
بی عَلاقِه، عَلاقِه مَند نیست
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
tidak tulus
ریاکار، صادقانه نیست، بی صادق
ادامه...
ریاکار، صادِقانِه نیست، بی صَادِق
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
tidak tradisional
غیرسنّتی، سنّتی نیست
ادامه...
غِیرِسُنَّتی، سُنَّتی نیست
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
tidak terwakili
بی نمایان، نمایندگی نشده است
ادامه...
بی نَمایان، نَمَایَندِگی نَشُدِه اَست
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
tidak terverifikasi
تایید نشده، تأیید نشده است
ادامه...
تَایید نَشُدِه، تَأیید نَشُدِه اَست
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
tidak terukur
غیرقابل وزن، قابل اندازه گیری نیست، غیرقابل اندازه گیری
ادامه...
غِیرِقابِلِ وَزن، قابِلِ اَندازِه گیری نیست، غِیرِقابِلِ اَندازِه گیری
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
tidak tertulis
نوشته نشده، نوشته نشده است
ادامه...
نِوِشتِه نَشُدِه، نِوِشتِه نَشُدِه اَست
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
tidak terstruktur
غیر ساختاری، بدون ساختار
ادامه...
غِیرِ ساختاری، بِدونِ ساختار
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
tidak terorganisir
آشفته، بی نظم
ادامه...
آشُفتِه، بی نَظم
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
tidak tersedia
غیرقابل دسترس، در دسترس نیست
ادامه...
غیرقابل دسترس، دَر دَسترَس نیست
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
tidak terputus
بدون وقفه
ادامه...
بِدونِ وَقفِه
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
tidak terpisahkan
غیرقابل تقسیم، جدایی ناپذیر
ادامه...
غِیرِقابِلِ تَقسیم، جُدایی ناپَذیر
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
tidak terpenuhi
ناتمام، برآورده نشده است
ادامه...
ناتَمام، بَرآوَردِه نَشُدِه اَست
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
tidak terpengaruh
آرامش پذیر، بی تاثیر
ادامه...
آرامِش پَذیر، بی تَاثیر
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
tidak terpakai
عدم استفاده، استفاده نشده
ادامه...
عَدَمِ اِستِفادِه، اِستِفادِه نَشُدِه
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
tidak terganggu
بی تفاوت، مزاحم نیست
ادامه...
بی تَفاوُت، مُزاحِم نیست
دیکشنری اندونزیایی به فارسی