معنی tersesat - جستجوی لغت در جدول جو
tersesat
سرگردان، گمشده
ادامه...
سَرگَردان، گُمشُدِه
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
tersirat
ضمنی
ادامه...
ضِمنی
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
tersedak
خفه کردن، خفه شد
ادامه...
خَفِه کَردَن، خَفِه شُد
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
tersebar
پراکنده، گسترش
ادامه...
پَراکَندِه، گُستَرِش
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
terpusat
متمرکز
ادامه...
مُتِمَرکِز
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
terdekat
نزدیکی، نزدیکترین، مجاور
ادامه...
نَزدِیکی، نَزدیکتَرین، مُجاوِر
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
tercepat
سریع ترین
ادامه...
سَریع تَرین
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
terbesar
بزرگ ترین
ادامه...
بُزُرگ تَرین
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
tersisa
باقی، باقی مانده است
ادامه...
باقی، باقی ماندِه اَست
دیکشنری اندونزیایی به فارسی