معنی tersentuh - جستجوی لغت در جدول جو
tersentuh
لمس شده، لمس کرد
ادامه...
لَمس شُدِه، لَمس کَرد
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
tersenyum
لبخند زدن، لبخند بزن، خنداندن، لبخندیدن، لبخندزن
ادامه...
لَبخَند زَدَن، لَبخَند بِزَن، خَنداندَن، لَبخَندیدَن، لَبخَندزَن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
terbentur
کوبیدن، ضربه بزنید
ادامه...
کوبیدَن، ضَربِه بِزَنید
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
tertentu
خاص، معیّن
ادامه...
خاص، مُعَیَّن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
tak tersentuh
غیرقابل لمس، دست نخورده
ادامه...
غِیرِقابِلِ لَمس، دَست نَخُوردِه
دیکشنری اندونزیایی به فارسی