معنی terpenggal - جستجوی لغت در جدول جو
terpenggal
بی خانمان، سر بریده
ادامه...
بی خانِمان، سَر بُریدِه
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
tertinggal
عقب افتادن، پشت سر گذاشت
ادامه...
عَقَب اُفتادَن، پُشتِ سَر گُذاشت
دیکشنری اندونزیایی به فارسی