معنی terminowy - جستجوی لغت در جدول جو
terminowy
به موقع، وقت شناسی
ادامه...
بِه مُوقِع، وَقت شِناسی
دیکشنری لهستانی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
terminy
اصطلاحات، تعمیر
ادامه...
اِصطِلاحات، تَعمیر
دیکشنری لهستانی به فارسی
nieterminowy
غیر به موقع، ثابت
ادامه...
غِیرِ بِه مُوقِع، ثابِت
دیکشنری لهستانی به فارسی
długoterminowy
بلند مدّت، عالی
ادامه...
بُلَند مُدَّت، عالی
دیکشنری لهستانی به فارسی
krótkoterminowy
کوتاه مدّت، کوته فکر
ادامه...
کوتاه مُدَّت، کوتَه فِکر
دیکشنری لهستانی به فارسی