معنی terluka - جستجوی لغت در جدول جو
terluka
پریشان، مجروح، آسیب دیده
ادامه...
پَریشان، مَجروح، آسیب دیدِه
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
terbuka
آشکار، باز کردن، باز، باز شده، پوشیده نشده، بی پرده
ادامه...
آشِکار، باز کَردَن، باز، باز شُدِه، پوشیدِه نَشُدِه، بی پَردِه
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
berduka
اندوهگین شدن، عزاداری، سوگوار، گریه کردن
ادامه...
اَندوهگین شُدَن، عَزاداری، سوگوار، گِریِه کَردَن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
ternura
زیبایی، لطافت، مهربانی، نرمی
ادامه...
زیبایی، لِطافَت، مِهربانی، نَرمی
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
ternura
مهربانی، لطافت، نرمی
ادامه...
مِهربانی، لِطافَت، نَرمی
دیکشنری پرتغالی به فارسی
terluar
دورترین، بیرونی ترین
ادامه...
دورتَرین، بیرونی تَرین
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
dengan terluka
با ناراحتی، با جراحت
ادامه...
با ناراحَتی، با جِراحَت
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
tidak terluka
بی صدمه، زخمی نشده است
ادامه...
بی صَدَمِه، زَخمی نَشُدِه اَست
دیکشنری اندونزیایی به فارسی