جدول جو
جدول جو

معنی terbakar - جستجوی لغت در جدول جو

terbakar
سوزان، سوخته
دیکشنری اندونزیایی به فارسی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

سوزاندن، سوختن، آتش زدن، سوزان
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
بااستعداد
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
آتش افروز، مشعل
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
بزرگ ترین
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
محدود، محدود است
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
ریشه دادن، ریشه دار شده است
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
آشکار، باز کردن، باز، باز شده، پوشیده نشده، بی پرده
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
خوانا، خوٰاندن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
شمارش پذیر، قابل شمارش
دیکشنری هلندی به فارسی
قابل سوختن، قابل اشتعال، قابلیّت اشتعال، اشتعال پذیری
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
به طور قابل اشتعال، قابل اشتعال
دیکشنری اندونزیایی به فارسی