جدول جو
جدول جو

معنی tampak - جستجوی لغت در جدول جو

tampak
به نظر رسیدن، به نظر می رسد، ظاهری
دیکشنری اندونزیایی به فارسی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

سرریز شدن، سرریز
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی
ظاهراً
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
بلندپروازی، میل، خواسته، طمع، شهوانی، هوس
دیکشنری سواحیلی به فارسی
اکی، باشه، خوب
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی
بی اختیار گفتن، پرتاب کردن، ریختن، دور انداختن، دفع کردن، کنار گذاشتن
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی
کلاه گذاشتن، پوشش
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
طمعکار، آرزو کن
دیکشنری سواحیلی به فارسی
توانستن، انجام دادن، ساختن
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی
خلاصه، پیش نویس
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی
چشیدن، طعم
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی
خوش چهره، خوش تیپ، خوش سیما
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
وصل کردن، چسباندن
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی
انحراف داشتن، منحرف کردن، واگرا شدن، منحرف شدن
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی
گرفتن، چنگ زدن، ربودن
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی
منصوب کردن، اختصاص دهد، واگذار کردن
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی
مکان، محل
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
بی ارزش، زباله
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
فشرده
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
عشق ورزیدن، عبادت، پرستش کردن
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی
وظیفه
دیکشنری هلندی به فارسی