معنی tahunan - جستجوی لغت در جدول جو
tahunan
سالانه
ادامه...
سالانِه
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
turunan
منشأ، مشتقّ
ادامه...
مَنشأ، مُشتَقّ
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
tapınan
پرستش گر، عبادت کننده
ادامه...
پَرَستِش گَر، عِبادَت کُنَندِه
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی
tanınan
شناخته شده، شناخته شده است
ادامه...
شِناختِه شُدِه، شِناختِه شُدِه اَست
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی
tahun
سال ها، سال
ادامه...
سال ها، سال
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
menghitung tahunan
سالانه محاسبه کردن، سالانه محاسبه کنید
ادامه...
سالانِه مُحاسِبِه کَردَن، سالانِه مُحاسِبِه کُنید
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
dua tahunan
هر دو سال یکبار، دوسالانه
ادامه...
هَر دُو سال یِکبار، دُوسالانِه
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
secara tahunan
به طور سالانه، به صورت سالانه
ادامه...
بِه طُورِ سالانِه، بِه صورَتِ سالانِه
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
setengah tahunan
نیمه سالانه، نیم سال
ادامه...
نیمِه سالانِه، نیم سال
دیکشنری اندونزیایی به فارسی