معنی sınırlama - جستجوی لغت در جدول جو
sınırlama
مهار، محدودیت
ادامه...
مَهار، مَحدودِیَت
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
sınırlamak
محصور کردن، محدود کردن
ادامه...
مَحصور کَردَن، مَحدود کَردَن
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی
sıfırlamak
ریست کردن، تنظیم مجدّد
ادامه...
ریست کَردَن، تَنظِیم مُجَدَّد
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی