معنی stoiki - جستجوی لغت در جدول جو
stoiki
استوایی، رواقی
ادامه...
اُستُوایی، رِواقی
دیکشنری سواحیلی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
stoicki
استوایی، گرمسیری
ادامه...
اُستُوایی، گَرمسیری
دیکشنری لهستانی به فارسی
stoik
استوایی، رواقی
ادامه...
اُستُوایی، رِواقی
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
stoik
رواقی، روایت
ادامه...
رِواقی، رِوایَت
دیکشنری لهستانی به فارسی
stoik
استوایی، رواقی
ادامه...
اُستُوایی، رِواقی
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی
stoico
استوایی، رواقی
ادامه...
اُستُوایی، رِواقی
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
słodki
شیرین، به طرز عجیبی، دلپذیر
ادامه...
شیرین، بِه طَرزِ عَجیبی، دِلپَذیر
دیکشنری لهستانی به فارسی
stoicko
به طور آرام و مقاوم، آرام باش
ادامه...
بِه طُورِ آرام و مُقاوِم، آرام باش
دیکشنری لهستانی به فارسی
strikt
به طور دقیق، سختگیر
ادامه...
بِه طُورِ دَقیق، سَختگیر
دیکشنری آلمانی به فارسی
stahiki
مناسب کردن، واجد شرایط
ادامه...
مُناسِب کَردَن، واجِدِ شَرایِط
دیکشنری سواحیلی به فارسی
strikt
با دقّت، به شدّت، سختگیر، به طور دقیق، به طور سختگیرانه
ادامه...
با دِقَّت، بِه شِدَّت، سَختگیر، بِه طُورِ دَقیق، بِه طُورِ سَختگیرانِه
دیکشنری هلندی به فارسی
atomiki
اتمی
ادامه...
اَتُمی
دیکشنری سواحیلی به فارسی
siki
ترش، سرکه
ادامه...
تُرش، سِرکِه
دیکشنری سواحیلی به فارسی