معنی sterile - جستجوی لغت در جدول جو
sterile
بی ثمر، استریل
ادامه...
بی ثَمَر، اِستِریل
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
seriale
دنباله دار، سریال
ادامه...
دُنبالِه دار، سِریال
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
in modo sterile
به طور بی ثمر، به صورت استریل
ادامه...
بِه طُورِ بی ثَمَر، بِه صورَتِ اِستِریل
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
steil
به طور تند، شیب دار
ادامه...
بِه طُورِ تُند، شیب دار
دیکشنری هلندی به فارسی
serie
مجموعه، سری
ادامه...
مَجموعِه، سِری
دیکشنری هلندی به فارسی
steil
به طور تند، شیب دار
ادامه...
بِه طُورِ تُند، شیب دار
دیکشنری آلمانی به فارسی
stile
سبک
ادامه...
سَبک
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
serie
مجموعه، سری
ادامه...
مَجموعِه، سِری
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
serie
مجموعه، سری
ادامه...
مَجموعِه، سِری
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
serale
عصر
ادامه...
عَصر
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
servile
حقیر، خدمتگزار، فرمانبردار
ادامه...
حَقیر، خِدمَتگُزار، فَرمانبَردار
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
stérile
بی ثمر، استریل
ادامه...
بی ثَمَر، اِستِریل
دیکشنری فرانسوی به فارسی
stabile
ثابت، پایدار
ادامه...
ثابِت، پایدار
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
servile
حقیر، خدمتگزار
ادامه...
حَقیر، خِدمَتگُزار
دیکشنری فرانسوی به فارسی
steril
به طور استریل، استریل
ادامه...
بِه طُورِ اِستِریل، اِستِریل
دیکشنری آلمانی به فارسی
steril
استریل
ادامه...
اِستِریل
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی
steril
استریل
ادامه...
اِستِریل
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
steriel
به طور استریل، استریل
ادامه...
بِه طُورِ اِستِریل، اِستِریل
دیکشنری هلندی به فارسی
sterili
استریل
ادامه...
اِستِریل
دیکشنری سواحیلی به فارسی
Sterile
استریل
ادامه...
اِستِریل
دیکشنری انگلیسی به فارسی
gösterilebilirlik
قابلیّت نمایش، قابلیّت ارائه
ادامه...
قابِلیَّتِ نَمایِش، قابِلیَّتِ اِرائِه
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی