معنی steil - جستجوی لغت در جدول جو
steil
به طور تند، شیب دار
ادامه...
بِه طُورِ تُند، شیب دار
دیکشنری آلمانی به فارسی
steil
به طور تند، شیب دار
ادامه...
بِه طُورِ تُند، شیب دار
دیکشنری هلندی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
steril
استریل
ادامه...
اِستِریل
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
steril
استریل
ادامه...
اِستِریل
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی
steril
به طور استریل، استریل
ادامه...
بِه طُورِ اِستِریل، اِستِریل
دیکشنری آلمانی به فارسی
steif
با خشکی، سفت، تصنّعی، سخت
ادامه...
با خُشکی، سِفت، تَصَنُّعی، سَخت
دیکشنری آلمانی به فارسی
stil
سبک
ادامه...
سَبک
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی
stil
آرام، ساکت، خاموش، به طور بی صدا، بی صدا، سکوت آمیز
ادامه...
آرام، ساکِت، خاموش، بِه طُورِ بی صِدا، بی صِدا، سُکوت آمیز
دیکشنری هلندی به فارسی
steilheid
شیبداری، شیب
ادامه...
شیبداری، شیب
دیکشنری هلندی به فارسی