معنی staż - جستجوی لغت در جدول جو
staż
کارآموزی، قطار
ادامه...
کارآموزی، قَطار
دیکشنری لهستانی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
stan
ایالت، ائتلاف
ادامه...
اِیالَت، اِئتِلاف
دیکشنری لهستانی به فارسی
stać
ایستادن، ایستاده
ادامه...
ایستادَن، ایستادِه
دیکشنری لهستانی به فارسی
staj
کارآموزی
ادامه...
کارآموزی
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی
stap
گام
ادامه...
گام
دیکشنری هلندی به فارسی
odbywać staż
کارآموزی کردن
ادامه...
کارآموزی کَردَن
دیکشنری لهستانی به فارسی