معنی stantio - جستجوی لغت در جدول جو
stantio
کهنه
ادامه...
کُهنِه
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
station
ایستگاه
ادامه...
ایستگاه
دیکشنری فرانسوی به فارسی
statico
ایستا
ادامه...
ایستا
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
ostatnio
اخیراً، آخرین
ادامه...
اَخیراً، آخَرین
دیکشنری لهستانی به فارسی
otantik
اصلی، معتبر
ادامه...
اَصلی، مُعتَبَر
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی
station
ایستگاه
ادامه...
ایستگاه
دیکشنری هلندی به فارسی
stanco
بی میل، خسته
ادامه...
بی مِیل، خَستِه
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
statis
ایستا
ادامه...
ایستا
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
statik
ایستا
ادامه...
ایستا
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی
statig
با شکوه
ادامه...
با شُکوه
دیکشنری هلندی به فارسی
santo
مقدّس
ادامه...
مُقَدَّس
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
santo
مقدّس
ادامه...
مُقَدَّس
دیکشنری پرتغالی به فارسی
santo
مقدّس
ادامه...
مُقَدَّس
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
stato
ایالت، دولت، وضعیت
ادامه...
اِیالَت، دولَت، وَضعِیَت
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
tanio
به طور ارزان، به صورت ارگونومیک، ارزان
ادامه...
بِه طُورِ اَرزان، بِه صورَتِ اَرگونُومیک، اَرزان
دیکشنری لهستانی به فارسی