معنی stanowić - جستجوی لغت در جدول جو
stanowić
تشکیل دادن، تشکیل شود
ادامه...
تَشکِیل دادَن، تَشکیل شَوَد
دیکشنری لهستانی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
szanować
احترام گذاشتن، افتخار، عبادت
ادامه...
اِحتِرام گُذاشتَن، اِفتِخار، عِبادَت
دیکشنری لهستانی به فارسی
skanować
اسکن کردن، اسکرول کنید
ادامه...
اِسکَن کَردَن، اِسکُرول کُنید
دیکشنری لهستانی به فارسی