- spostare
جابجا کردن، حرکت کنید، حرکت دادن
معنی spostare - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
حالت بدن، وضعیت بدن
حذف کردن، هرس کنید
بر تست کردن، نان تست
حمل کردن، آوردن
هزینه داشتن، هزینه
شرط بندی کردن، شرط بندی، قمار کردن، ذین گذاشتن
تف انداختن، تف
ذین گذاشتن، شرط بندی، شرط بندی کردن، قمار کردن
حمایت کردن، ازدواج کن
تنظیم کردن، مجموعه
صادر کردن، صادرات
حذف کردن، حذف کنید
آلودگی کردن، کثیف، آلوده کردن
پیاده شدن، جدا کردن
آسیب رساندن با حرارت، سوزاندن
همراهی کردن، اسکورت
قرار دادن، ژست گرفتن