معنی sposato - جستجوی لغت در جدول جو
sposato
متأهّل
ادامه...
مُتِأَهِّل
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
sensato
معقول
ادامه...
مَعقول
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
sfocato
پرّه ای، تار، کثیف، مبهم
ادامه...
پَرِّه ای، تار، کَثیف، مُبهَم
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
snodato
باریک، مفصل شده، لاغر
ادامه...
باریک، مَفصَل شُدِه، لاغَر
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
sposare
حمایت کردن، ازدواج کن
ادامه...
حِمایَت کَردَن، اِزدِواج کُن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
sensato
معقول
ادامه...
مَعقول
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
sensato
عاقل، معقول
ادامه...
عاقِل، مَعقول
دیکشنری پرتغالی به فارسی
riposato
آرام، استراحت کرد
ادامه...
آرام، اِستِراحَت کَرد
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
stonato
بی صدا، خارج از لحن، فاقد شنوایی
ادامه...
بی صِدا، خارِج اَز لَحن، فاقِدِ شِنَوایی
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
suposto
ادّعا شده، فرض می شود، مفروض
ادامه...
اِدِّعا شُدِه، فَرض مِی شَوَد، مَفروض
دیکشنری پرتغالی به فارسی
esposto
آشکار، در معرض قرار گرفت
ادامه...
آشِکار، دَر مَعرِض قَرار گِرِفت
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
rosato
صورتی، گل رز
ادامه...
صورَتی، گُلِ رُز
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
oposto
مخالف، مقابل
ادامه...
مُخالِف، مُقابِل
دیکشنری پرتغالی به فارسی
posto
مکان، محل
ادامه...
مَکان، مَحَل
دیکشنری ایتالیایی به فارسی