معنی sporadyczny - جستجوی لغت در جدول جو
sporadyczny
گاه به گاه، پرتگاه
ادامه...
گاه بِه گاه، پَرتگاه
دیکشنری لهستانی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
sporadycznie
به طور پراکنده، رادیواکتیو
ادامه...
بِه طُورِ پَراکَندِه، رادیواَکتیو
دیکشنری لهستانی به فارسی