معنی spazzare - جستجوی لغت در جدول جو
spazzare
جاروب کردن، جارو کردن
ادامه...
جاروب کَردَن، جارو کَردَن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
spruzzare
اسپری کردن، اسپری، پاشیدن، فشاردادن
ادامه...
اِسپَری کَردَن، اِسپَری، پاشیدَن، فِشاردادَن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
spazzolare
برس کشیدن، قلم مو
ادامه...
بُرِس کِشیدَن، قَلَم مُو
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
spazzante
جاروکشی، جارو کردن
ادامه...
جاروکِشی، جارو کَردَن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
spaziale
فضایی، فضا
ادامه...
فَضایی، فَضا
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
spalmare
لکّه انداختن، گسترش
ادامه...
لَکِّه اَنداختَن، گُستَرِش
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
svezzare
از شیر دور کردن، از شیر گرفتن
ادامه...
اَز شیر دور کَردَن، اَز شیر گِرِفتَن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
sparare
شلّیک کردن، شلّیک کنید
ادامه...
شِلّیک کَردَن، شِلّیک کُنید
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
puzzare
بوی بد دادن، بوی تعفّن
ادامه...
بوی بَد دادَن، بوی تَعَفُّن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی