معنی spalmare - جستجوی لغت در جدول جو
spalmare
لکّه انداختن، گسترش
ادامه...
لَکِّه اَنداختَن، گُستَرِش
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
spazzare
جاروب کردن، جارو کردن
ادامه...
جاروب کَردَن، جارو کَردَن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
sparare
شلّیک کردن، شلّیک کنید
ادامه...
شِلّیک کَردَن، شِلّیک کُنید
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
scalare
مقیاس کردن، صعود
ادامه...
مِقیاس کَردَن، صُعود
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
salvare
ذخیره کردن، ذخیره کنید، نجات دادن
ادامه...
ذَخیرِه کَردَن، ذَخیرِه کُنید، نَجَات دادَن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
saltare
پرش کردن، پرش، پریدن، جست و خیز کردن، جهش کردن، رد کردن
ادامه...
پَرِش کَردَن، پَرِش، پَریدَن، جَست و خیز کَردَن، جَهش کَردَن، رَد کَردَن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
saldare
لحیم کردن، لحیم کاری
ادامه...
لَحیم کَردَن، لَحیم کاری
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
calmare
آرام کردن، آرام
ادامه...
آرام کَردَن، آرام
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
salare
نمک پاشیدن، نمک
ادامه...
نَمَک پاشیدَن، نَمَک
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
spalmare il burro
کره زدن، کره را پخش کنید
ادامه...
کَرِه زَدَن، کَرِه را پَخش کُنید
دیکشنری ایتالیایی به فارسی