معنی solo - جستجوی لغت در جدول جو
solo
تنها، فقط
ادامه...
تَنها، فَقَط
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
solo
فقط، تنها
ادامه...
فَقَط، تَنها
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
volo
پرواز
ادامه...
پَرواز
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
solto
آزاد، شل
ادامه...
آزاد، شُل
دیکشنری پرتغالی به فارسی
tolo
احمقانه، احمق
ادامه...
اَحمَقانِه، اَحمَق
دیکشنری پرتغالی به فارسی
sol
چپ، سمت چپ
ادامه...
چَپ، سَمت چَپ
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی
wirusolog
ویروس شناس، ویروسی
ادامه...
ویروس شِناس، ویروسی
دیکشنری لهستانی به فارسی
osolony
نمکین شده، نمادین
ادامه...
نَمَکین شُدِه، نَمادین
دیکشنری لهستانی به فارسی
consolo
تسلّی
ادامه...
تَسَلِّی
دیکشنری پرتغالی به فارسی
konsolosluk
سمت کنسولی، کنسولگری
ادامه...
سَمتِ کُنسولی، کُنسولگَری
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی