معنی skomplikowanie - جستجوی لغت در جدول جو
skomplikowanie
به طور پیچیده، پیچیده
ادامه...
بِه طُورِ پیچیدِه، پیچیدِه
دیکشنری لهستانی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
skomplikowany
به طور پیچیده، پیروزمندانه، پیچیده، مارپیچ، دردناک
ادامه...
بِه طُورِ پیچیدِه، پیروزمَندانِه، پیچیدِه، مارپیچ، دَردناک
دیکشنری لهستانی به فارسی