معنی sistematis - جستجوی لغت در جدول جو
sistematis
سیستماتیک
ادامه...
سیستِماتیک
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
sistematik
سیستماتیک
ادامه...
سیستِماتیک
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی
sistematico
سیستماتیک
ادامه...
سیستِماتیک
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
sistemarsi
زیبا کردن، مستقرّ شدن
ادامه...
زیبا کَردَن، مُستَقِرّ شُدَن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
sistematisasi
سیستماتیک کردن، سیستم سازی، نظام بندی
ادامه...
سیستِماتیک کَردَن، سیستِم سازی، نِظَام بَندی
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
secara tidak sistematis
بی نظم، غیر سیستماتیک
ادامه...
بی نَظم، غِیرِ سیستِماتیک
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
secara sistematis
به طور سیستمی، به صورت سیستماتیک
ادامه...
بِه طُورِ سیستِمی، بِه صورَتِ سیستِماتیک
دیکشنری اندونزیایی به فارسی