معنی simpatik - جستجوی لغت در جدول جو
simpatik
همدل، دلسوز
ادامه...
هَمدِل، دِلسوز
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
simpatia
جذّابیت، همدردی
ادامه...
جَذّابِیَت، هَمدَردی
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
simpatia
دوستی، همدردی، جذّابیت
ادامه...
دوستی، هَمدَردی، جَذّابِیَت
دیکشنری پرتغالی به فارسی
sempatik
همدل، دلسوز
ادامه...
هَمدِل، دِلسوز
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی
simpati
همدردی
ادامه...
هَمدَردی
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
simpatía
جذّابیت، همدردی
ادامه...
جَذّابِیَت، هَمدَردی
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
simpatico
خوش مشرب، دوستانه، محبوب، همدل
ادامه...
خُوش مَشرَب، دوستانِه، مَحبوب، هَمدِل
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
sympatyk
همدرد، شفقت
ادامه...
هَمدَرد، شَفِقَت
دیکشنری لهستانی به فارسی
somatik
بدنی، جسمی
ادامه...
بَدَنی، جَسمی
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
somatik
بدنی، جسمی
ادامه...
بَدَنی، جَسمی
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی
sempati
همدردی
ادامه...
هَمدَردی
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی
tidak simpatik
بی رحم، بی همدردی
ادامه...
بی رَحم، بی هَمدَردی
دیکشنری اندونزیایی به فارسی